خلاصه داستان: فیلمنامهنویسی که به خانه دوران کودکیاش بازگشته است، با همسایهای مرموز وارد رابطهای نوپا میشود و سپس متوجه میشود که والدینش به نظر میرسند درست مانند روز مرگشان، یعنی 30 سال قبل، زندگی میکنند.
خلاصه داستان: آرتور باید از برادر ناتنی خود اورم کمک بگیرد تا از آتلانتیس در برابر بلک مانتا محافظت کند، کسی که در تلاش وسواسی خود برای انتقام مرگ پدرش سلاح ویرانگری را آزاد کرده است.
خلاصه داستان: پس از انفجار در کارخانه ای که به طور مرموزی شهری را در زمان یخ می زند، دو دانش آموز با یک کودک وحشی مرموز روبرو می شوند و انگیزه ای از عشق را برمی انگیزند که ناشی از ناامیدی از زندگی روزمره آنهاست که شروع به خراب کردن زندگی آنها می کند...