خلاصه داستان: سولن، یک مادر مجرد 40 ساله، عاشقانه غیرمنتظره ای را با هیز کمپبل 24 ساله، خواننده اصلی آگوست مون، داغ ترین گروه پسر روی کره زمین، آغاز می کند.
خلاصه داستان: چارلز رولند و ادوین پین تصمیم گرفتند که وارد زندگی پس از مرگ نشوند تا روی زمین بمانند و در مورد جنایاتی که شامل چیزهای ماوراء طبیعی هستند تحقیق کنند.
خلاصه داستان: مرگ که به شکل مرد جوانی است که در یک تصادف کشته شده است، از یک غول رسانه ای می خواهد که به عنوان راهنمای او در مورد زندگی روی زمین به او آموزش دهد و در این روند عاشق دختر مغول می شود.
خلاصه داستان: داستان یکی از بزرگترین قمارهای حرفه ای فرانکلین را بررسی می کند. در سن 70 سالگی، فرانکلین بر جاسوسان بریتانیایی و خبرچینان فرانسوی غلبه کرد، در حالی که اتحاد فرانسه و آمریکا در سال 1778 را مهندسی کرد.
خلاصه داستان: در آینده، لس آنجلس پسا آخرالزمانی که با نابودی هستهای ایجاد میشود، شهروندان باید در پناهگاههای زیرزمینی زندگی کنند تا از خود در برابر تشعشعات، جهشیافتهها و راهزنان محافظت کنند.
خلاصه داستان: ۲۰۰۰ سال پیش در کشور نانگ ناگ طبل آسمانی به نام جامیونگ وجود داشته که هنگام حمله دشمنان خود به خود به صدا در میآمد، البته شاهزاده جامیونگ در به صدا در آمدن آن طبل نقشی نداشته، ولی مردم آن طبل را به جا میونگ دختر شاه نسبت داده بودند. شاهزاده جامیونگ و خواهرش شاهزاده ناک رانگ در یک روز و از یک پدر و دو مادر متولد شدند. پیشگوییهایی در مورد این شاهزادهها وجود داشت که یکی از آنها باعث نابودی کشور میشود و دیگری برای نجات کشور تلاش میکند. مادر شاهزاده ناک رانگ با استفاده از قدرت خانوادگیاش موفق میشود که دخترش را شاهزادهی نجات دهنده کشور معرفی کند. در این بین شاهزاده جامیونگ که به عنوان ویرانگر کشور بین مردم معروف شده بود با کمک مادرش از مرگ فرار میکند و…