خلاصه داستان: داستان زوجی بهنامهای فانی و ژان که تقریباً زندگی مشترک بینقصی دارند. در شغل خود موفق هستند و در یک آپارتمان خوب در منطقهی بالای شهر پاریس زندگی میکنند و همچنان مانند روز اول یکدیگر را دوست دارند. اما زمانی زندگی آنها تغییر میکند که فانی دوست دبیرستانی خود یعنی آلن که حالا یک نویسنده است را بعد از مدتها میبیند و خیلی زود...
خلاصه داستان: سرجیو یک قمارباز اجباری را دنبال می کند که پس از دریافت یک خبر به خانه شرط بندی باز می گردد و سعی می کند تمام پولی را که از دست داده است پس بگیرد، اما یک قمارباز دیگر با اسلحه وارد محل می شود و یک شلیک گلوله زندگی او را تغییر می دهد...
خلاصه داستان: جینجر پس از فرار از مزرعه تویدی، پناهگاه جزیره ای آرام برای کل گله پیدا کرده است. اما در سرزمین اصلی، تمام جوجهها با تهدید جدیدی روبرو میشوند و جینجر و تیمش تصمیم میگیرند وارد آن شوند.
خلاصه داستان: وقتی مارگوت، دانشجوی سال دوم کالج با رابرت مسنتر قرار ملاقات میگذارد، متوجه میشود که رابرت آیآر.ال با رابرتی که او در مورد پیامهای متنی با او معاشقه میکرده، مطابقت ندارد. کاوش تیغ تیز در مورد وحشت دوستیابی.
خلاصه داستان: آرتور رمبو، شاعر جوان و وحشی و مرشدش پل ورلین، در حالی که تأثیرات سبک زندگی هنری جهنمی را احساس می کنند، درگیر یک عاشقانه شدید و ممنوع می شوند.
خلاصه داستان: دوستی شدید بین دو پسر سیزده ساله لئو و رمی به طور ناگهانی مختل می شود. لئو در تلاش برای درک آنچه اتفاق افتاده است، به سوفی، مادر رمی نزدیک می شود. «نزدیک» فیلمی درباره دوستی و مسئولیت است.