خلاصه داستان: داستانی پیچیده از دو خواهر بیگانه که با ظهور شیاطین تسخیر کننده گوشت، پیوند مجدد آنها کوتاه می شود و آنها را وارد یک نبرد اولیه برای بقا می کند، زیرا با کابوس وارترین نسخه خانواده که قابل تصور است روبرو می شوند.
خلاصه داستان: مردان و زنان در یک سیلو غول پیکر زیرزمینی زندگی می کنند که دارای چندین مقررات است که به اعتقاد آنها برای محافظت از آنها در برابر دنیای سمی و ویران شده در سطح وجود دارد.
خلاصه داستان: بعد از بیست و پنج سال، سیلوا سوار بر اسبی از صحرا می گذرد تا دوستش کلانتر جیک را ببیند. آنها جلسه را جشن میگیرند، اما صبح روز بعد جیک به او میگوید که دلیل سفرش این است که از خط خاطره خانوادهشان پایین نرود...