خلاصه داستان: «مک»، نویسنده ورزشی نیویورکی، سالها را صرف طراحی «بازیهای» موفق با دوستانش کرده است، اما زمانی که به طور غیرمنتظرهای به یکی از اهدافش میافتد، باید یاد بگیرد که از گلزنی ساده به بازی کردن برای نگهبانی چه چیزی نیاز دارد.
خلاصه داستان: ادامه داستان مکس و دوستان حیوان خانگی اش، دنبال کردن زندگی مخفیانه آنها پس از اینکه صاحبان آنها هر روز آنها را برای کار یا مدرسه ترک می کنند.
خلاصه داستان: دیل، کرت و نیک تصمیم میگیرند کسبوکار خود را راهاندازی کنند، اما به دلیل یک سرمایهگذار زیرک، همه چیز طبق برنامه پیش نمیرود و این سه نفر را وادار میکند تا یک طرح آدمربایی گمراهکننده و نادرست را انجام دهند.
خلاصه داستان: پس از اولین قرار شگفت انگیز، جاذبه آتشین Bea و Ben به سردی تبدیل می شود - تا زمانی که آنها به طور غیرمنتظره ای در یک عروسی مقصد در استرالیا دوباره به هم می رسند. بنابراین آنها کاری را انجام می دهند که هر دو بزرگسال بالغ انجام می دهند: وانمود می کنند که یک همکار هستند...
خلاصه داستان: دو کارآگاه ناهماهنگ شهر نیویورک از فرصت استفاده میکنند تا مانند پلیسهای ارشد شهر که آنها را بت میدانند، قدم بردارند، فقط همه چیز طبق برنامه پیش نمیرود.
خلاصه داستان: ژاک نویسنده ای قدیمی از پاریس است. آرتور دانشجوی جوانی در رن است. آنها فوراً عاشق می شوند. اما آنها باید با طرد شدن و بیماری مواجه شوند تا این وضعیت را حفظ کنند.
خلاصه داستان: رماننویسی که از کسب سود از سرگرمیهای «سیاهها» به ستوه آمده است، از نام قلمی برای نوشتن کتابی استفاده میکند که او را به قلب ریاکاری و دیوانگی که ادعا میکند تحقیر میکند سوق میدهد.