خلاصه داستان: ادی هالستد دارایی بزرگی را از پدرش به ارث می برد، غافل از اینکه این امپراتوری مواد مخدر پیرسون را در برابر امپراتوری قرار می دهد. بدون تجربه جرم، او باید عملیات را به عهده بگیرد یا املاک را از دست بدهد.
خلاصه داستان: کاساندرا وب قدرت دیدن آینده را توسعه می دهد. او که مجبور می شود با افشاگری های گذشته اش روبرو شود، با سه زن جوان که به سرنوشتی قدرتمند دست می یابند، رابطه برقرار می کند، اگر همگی بتوانند از یک حال مرگبار جان سالم به در ببرند.
خلاصه داستان: کلت سیورز بدلکاری است که یک سال زودتر این تجارت را ترک کرد تا بر سلامت جسمی و روانی خود تمرکز کند. زمانی که ستاره یک فیلم استودیویی با بودجه کلان، که توسط سابقش کارگردانی میشود، به خدمت بازگشت...
خلاصه داستان: جیمی از جدایی اش با دوست دخترش پشیمان است، در حالی که ماریان نیاز به آرامش دارد. در جستجوی شروعی تازه، آنها یک سفر جاده ای غیرمنتظره به تالاهاسی را آغاز می کنند. وقتی آنها با گروهی از جنایتکاران نابکار روبرو می شوند، همه چیز به سرعت خراب می شود ...
خلاصه داستان: یک دختر وظیفه شناس موافقت می کند که با یک شاهزاده خوش تیپ ازدواج کند، اما متوجه می شود که خانواده سلطنتی او را به عنوان قربانی برای بازپرداخت یک بدهی قدیمی به خدمت گرفته اند. او که با اژدهایی آتشین به درون غاری پرتاب میشود، باید به عقل و ارادهاش تکیه کند...